نهایت همه این عزاداری ها اگه باعث بهتر شدنمون بشه یعنی
واقعا یه تغییر مثبت کردیم اگه نه...
گویا در مسیر اربعین دزدان عزیز در لباس زائر کربلا کسب فیض کرده اند اونم در شرایط خانه به دوشی مسافران...
گند زده شده به همه چی...
دین رو کردیم وسیله کثافت کاری...
استاد قبلی مون چند تا ویژگی خوب داشت:
اول اینکه همیشه لبخند داشت
دوم همیشه با صدای بلند وارد کلاس میشد
سوم اینکه احساس مسئولیت در قبال دانش آموزش داشت مثلا اگه دانش آموز خسته بود براش شکلات و چای تهیه می کرد یا اگه کتاب نداشت بهش کتاب قرض میداد یا حتی صندلی براش جابجا می کرد
چهارم اینکه هرگز عصبانی ندیدمش..یعنی مدیریت خشمش خوب بود.
ولی وقتی باهاش در مورد تعداد کم جلسات ترم صحبت کردیم بهش برخورد...خب حق مون بود..
از شدت گرسنگی حال هیچکاری ندارم.
چند روزه غذای درست نخوردم.
پریود هم اضافه شد.
چرا؟
حال ندارن بپزند...شایدم....
منم سرکار.
موضوع تکراری...
نمیخوام عین اون باشم...
در مسجد بسته بود و بچه ها داشتن تو حیاطش فوتبال بازی می کردند...
جالب بود برام.