یاس صبور

حرفهای دل

یاس صبور

حرفهای دل

داماد نه پسر آویزون پدر

برادرم که تقریبا کار خاصی نمیکنه جز گاهی فروش  عطر و ادکلن،نامزد کرده با یه دختری که خودش اعتراف کرده که با ازدواج عزت نفس و اعتماد به نفس پیدا کرده....با پسری که هیچ پولی نداره و کاملا آویزان جیب باباشه... حتی پول اسنپش رو از بابا میگیره...دختره هم کاملا بهش سرویس میده...حتی پول

و این برادر برای من ترسناکه...چون هیچ غیرتی نداره و از روزی میترسم که گرسنه بمونه و هیچ گرگ بهم حمله کنه....

از مرد بی غیرت کلا باید ترسید.

دلم واسه عزیزان دلم نمیسوزه چون خودش همچین آشی رو پختند علیرغم مخالفت های اطرافیان....

یه احمق بی شعور بی عقل کل امور خونه رو تو دستش گرفته و به هر سمتی داره می تازونه.

حالام تصمیم گرفته خونه رو بازسازی کنه...با کدوم پول؟منم موندم...و برای بار دهم مطمئن شدم که اینا فقیر نیستند منتها خسیس هستند.....

خدایا کمکم کن ازین خونه برم....قبل اینکه دیر بشه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد