یاس صبور

حرفهای دل

یاس صبور

حرفهای دل

وقتی دین و مذهب وسیله بشه

از انسانهای مذهبی متنفرم چون همشون وصلند چون همشون پست اند....چون همه شون مغرورند....چون همه شون عوضی اند.


پر چالش ولی قطعی

مهاجرت 

تنها راه نجات.

دیگه مطمئن شدم...

کاش شرایط مالیم اجازه میداد بعد رمضان برمیگشتم تهران...

با ازدواج آخرین داداشم، با توجه به شرایط افتصاحش، دیگه نمیشه موند.

همه ازم انتظار دارند خسته شدم....

هیچ زمانی برای خودم ندارم...


روز نیمه شعبان ما اینگونه گذشت

دیشب خواهرم اولین مهمونی رسمی بعد از عروسیش رو به خونه مون دعوت شد...بعد از ۲ سال و دو ماه...

طفلک خوشحال بود. به اندازه سنش زود خوشحال میشه ....

منتها همسرش اخلاقهای خاصش رو خیلی بیشتر از قبل بروز داده...

و بعید میدونم زندگیشون پایدار باشه....خواهرم،خودش نیست....

خدا رو شکر میکنم که ازدواج نکردم که گرفتار جهل خودم و بداخلاقی یکی دیگه نشدم...

خودش خواست خودش کرد...همون موقع هم بهش گفتم :دست نگهدار و برو مشاوره...گوش نداد پس بیخود غصه شو نخورم.


سیگار کشیدن هم جالبه

از دی ماه تا الان گلودردم خوب نمیشه.

فقط هم گلوم درد میکنه.

سیگار عنبر نسا هم کشیدم ولی همچنان درد دارم.

خوشحالم سیگار کشیدن یاد گرفتم...