دیشب خواهرم اولین مهمونی رسمی بعد از عروسیش رو به خونه مون دعوت شد...بعد از ۲ سال و دو ماه...
طفلک خوشحال بود. به اندازه سنش زود خوشحال میشه ....
منتها همسرش اخلاقهای خاصش رو خیلی بیشتر از قبل بروز داده...
و بعید میدونم زندگیشون پایدار باشه....خواهرم،خودش نیست....
خدا رو شکر میکنم که ازدواج نکردم که گرفتار جهل خودم و بداخلاقی یکی دیگه نشدم...
خودش خواست خودش کرد...همون موقع هم بهش گفتم :دست نگهدار و برو مشاوره...گوش نداد پس بیخود غصه شو نخورم.