یاس صبور

حرفهای دل

یاس صبور

حرفهای دل

من کوزت نیستم بفهمید اینو...

دختری که خانواده میخوان که نوکر باشه...

خانواده برادرهاش تعطیلات میان خونه اینا بدون اینکه فکر کنن این دختر بدبخت تعطیلات میخواد.باقی روزها سرکار ،روزهای تعطیل هم تو آشپزخونه....عزیز ...هم دستور پلو میده.

به امید خدا یه روزی ازینجا در میام میرم توی خونه خودم...پی زندگی و پیشزفت خودم...پی آرامش و آرزوهای خودم...

آرزوها؟

آینده؟,

چقدر اینا غریب اند توی زندگیم...

دلم میخواد رنگ آرزوهام آبی باشه مثل آسمان آبی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.