یاس صبور

حرفهای دل

یاس صبور

حرفهای دل

بماند به یادگار...

خواهرم امشب رفت خونه خودش... 

در شرایطی که شأن و منزلت خودش و خانواده ش چندان حفظ نشد...

خودش ظهر تا عصر توی خودش بود و تو اتاق خودش...

منم که درگیر امور خونه...

عصر ناگهان یادم افتاد که براش یه دسته گل بخرم که موقع رفتن از خونه باباش دستش خالی نباشه.

با اینکه دلم خون بود(بخاطر رفتارهای خودش و خانواده همسرش)ولی آخرین تلاش برای  حفظ احترامش رو هم انجام دادم و براش دسته گل خریدم.

امیدوارم توی زندگی جدیدش به آرامش برسه....



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.