همه قسمتهای فیلم در قلب من رو دیدم.سال تولیدش من ۸ ساله بودم...
یه فیلم قدیمی و صحنه های کمی ناشیانه..ولی خب قصه ش قشنگ بود و البته خونه کریم آقا...عاشق خونه های پر درختم...
آهنگ متنش هم قشنگ بود مخصوصا قسمت نی نوازی
و عاشق سادگی و بی آلایشی...
باز هم گریه کردم یه جاهایی ...
جایی که دختر و پدر در مورد ازدواج صحبت میکردند...
گریه کردم برای خودم که فوبیاهام اجازه ندادند عشق رو تجربه کنم...
چقدر نقش زن و شوهری فرق کرده...
ولی هنوز دختر نازداره خانواده ست گویا...هم در فیلم های قدیمی هم جدید...
....
ولی فیلمنامه در پناه تو جذابتر بود...
به دوستم گفتم اونی که توی این چند سال نگفته بودم.
واکنش خاصی نشون نداد.
امیدوارم بمونه
آماریستمون گویا قهر کرده.
امشب هم پیام تبریک و التماس دعا دادم جواب نداد.
متاسفم که مجبورم باهاش کار کنم...به جای اینکه من ازش دلخور باشم ایشون طلبکارند...عیب نداره..من واسه دل خودم ازش بخشش خواستم کار دیگه ای نمیتونم بکنم.
اولین ماه رمضون دانشجویی...
شبهای قدر خوابگاه علو پزشکی رو تا عمر دارم فراموش نمیکنم.
حال و هواش خیلی فرق داشت..
التماس دعا از همه...
خدا بهترین نعمت و خیرها رو نصیب همه مون بکنه